معنی بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن ,, معنی بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن پ, معنی fmbj /da /jbاaتj، اx /da tcq lcbj، bcfcbاaتj، kتqkj ,, معنی اصطلاح بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن ,, معادل بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن ,, بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن , چی میشه؟, بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن , یعنی چی؟, بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن , synonym, بودن پیش پنداشتن، از پیش فرض کردن، دربرداشتن، متضمن , definition,